به وبلاگم خوش آمدید.میخوام جمله های قشنگ و دل نشین اینجا بذارم.این جمله ها رو اول برای خودم میگم.بعد برای شما.سعی می کنم هر روز بروز کنم یادتون باشه دنیا جای خوشگذرانی نیست بلکه جای خوب گذرانیه.غم و شادی میگذره.امیدوارم از لحظه لحظه های زندگیتون خوب استفاده کنید.

آفریدگارا

باز امشب در سرم سودای توست

باز دل منزلگه غوغای توست

باز یاد تو شراری بر فروخت

شعله بر زد خرمن جانم بسوخت

سخت نالانم به فریادم برس

ای تو هر فریاد را فریاد رس

برطراز خاک این گردنده گوی

برچه کارم آفرید سستی بگوی

کیستم من هستیم از بهر چیست

این معما را جوابی از چه نیست

زندگی خواب است یا افسانه ای

دام خوانم عشق را یا دانه ای

مرگ اگر راهی ُبوَد بی بازگشت

از چه هر کس رفت زین َره بر نگشت

راز هستی اینچنین پنهان ز چیست

رمز خوان دفتر این راز کیست

تو کجایی؟ کیستی؟ آنجا کجاست

روی تو از چشم ما پنهان چراست

گیرد آخرعمر من روزی زوال

از چه عمر توست؟ اما لایزال

گر که تقدیر است؟ پس تدبیر چیست

از چه رو تقدیر را تدبیر نیست

هیچ عاقل ُدر این معنی نسفت

هر کسی آمد حدیثی گفت و ُخفت

عاقبت هم؟ رازها ناگفته ماند

غنچه های بسته لب نشکفته ماند

:: موضوعات مرتبط: اشعار زیبا، ،
نویسنده : یک دوست
مشروط

یه سری آدم ها هستن,هیچ وقت فارغ التحصیل نمی شن!
چون توو تمام ترم های زندگیشون مشروط اند!
چون همه درس های
رفاقت
صداقت
شجاعت
رازداری
اعتماد
راستگویی
.
.
.
افتادن!

:: موضوعات مرتبط: جمله و شعر، جملات زیبا، ،
:: برچسب‌ها: رفاقت, صداقت, اعتماد, فارغ التحصیل,
نویسنده : یک دوست

کودکی ده ساله که دست چپش در یک حادثه رانندگی از بازو قطع شده بود، برای تعلیم فنون رزمی جودو به یک استاد سپرده شد.پدر کودک اصرار داشت استاد از فرزندش یک قهرمان جودو بسازد، استاد پذیرفت و به پدر کودک قول داد که یک سال بعد می‌تواند فرزندش را در مقام قهرمانی کل باشگاه‌ها ببیند!

در طول شش ماه استاد فقط روی بدن‌سازی کودک کار کرد و در عرض این شش ماه حتی یک فن جودو را به او تعلیم نداد! بعد از شش ماه خبر رسید که یک ماه بعد مسابقات محلی در شهر برگزار می‌شود. استاد به کودک ده ساله فقط یک فن آموزش داد و تا زمان برگزاری مسابقات فقط روی آن تک‌فن کار کرد.

سرانجام مسابقات انجام شد و کودک توانست در میان اعجاب همگان با آن تک‌فن همه حریفان خود را شکست دهد! سه ماه بعد کودک توانست در مسابقات بین باشگاه‌ها نیز با استفاده از همان تک‌فن برنده شود و سال بعد نیز در مسابقات کشوری؛ آن کودک یک دست موفق شد تمام حریفان را زمین بزند و به عنوان قهرمان سراسری کشور انتخاب گردد.

وقتی مسابقات به پایان رسید، در راه بازگشت به منزل، کودک از استاد راز پیروزی‌اش را پرسید. استاد گفت: ” دلیل پیروزی تو این بود که اولاً به همان یک فن به خوبی مسلط بودی، ثانیاً تنها امیدت همان یک فن بود، و سوم اینکه راه شناخته شده مقابله با این فن، گرفتن دست چپ حریف بود که تو چنین دستی نداشتی!”

یاد بگیر که در زندگی، به نقاط ضعف خود به دید فرصت نگاه کن

نویسنده : یک دوست
گرمای تابستون یاگرمای جهنم؟

تو تابستون امسال با اون گرمای خفه کننده اش تواتوبوس نشسته بودم.

یه دختر کوچولوی 8-9 ساله هم به خاطر نبود جا دور از مامانش نشسته بود رو صندلی انتها ی اتوبوس دختر کوچولو روسری اش رو خیلی زیبا با رعایت حجاب همراه چادر عربی سرش کرده بود.

خانوم بدحجابی که پیش دختر کوچولو نشسته بود و خودش روباد میزد با افسوس گفت:توی این گرمااینا چیه پوشیدی؟از دست اجبار این مامان باباهای خشک مقدس...

تو گرمت نمیشه بچه؟

همون لحظه اتوبوس ایستاد و بایدپیاده می شدیم.
دختر کوچولو گره ی روسری اش رو سفت تر کرد و محکم و با اقتدار گفت
چرا گرممه...
ولی آتیش جهنم از تابستون امسال خیلی خیلی گرم تره...

دختر کوچولو پیاده شد....

:: موضوعات مرتبط: جمله و شعر، جملات زیبا، ،
:: برچسب‌ها: حجاب, تابستان,
نویسنده : یک دوست
کلاس درس تعطیل

کلاس درس شلوغ بود.

معلم وارد کلاس شد وشروع کرد به حضور وغیاب.

بزرگراه همت:حاضر!

ورزشگاه همت:حاضر!

غیرت همت:غایب!

سمینار همت:حاضر!

همایش همت:حاضر!

مجتمع همت:حاضر!

آقایی همت:غایب!

صفای همت:غایب!

مرام همت:غایب!

صداقت همت:غایب!

همت...همت:غایب!

معلم با شرمندگی رو به دانش آموزان کرد

وگفت:

بچه هاغایبها بیشتر هستند.....

کلاس درس ؟؟؟تعطیل!

:: موضوعات مرتبط: جمله و شعر، جملات زیبا، ،
:: برچسب‌ها: همت, درس, کلاس, غایب,
نویسنده : یک دوست

وقتي باخدا گل يا پوچ بازى ميكنى نترس تو برنده اى چون خدا هميشه دو دستش پره!

نویسنده : یک دوست

در سفر زندگی ، نشستن در قطار خوب و زیبا چندان اهمیت ندارد ، بلکه مهم آن است که انسان در ایستگاه خوبی پیاده شود.

نویسنده : یک دوست

تازه فهمیدم چرا پشت سر مرده ها آب نمی ریزند …
چون این دنیا ارزش برگشتن ندارد … !

:: موضوعات مرتبط: جمله و شعر، جملات زیبا، ،
:: برچسب‌ها: nkdh, ,
نویسنده : یک دوست