به وبلاگم خوش آمدید.میخوام جمله های قشنگ و دل نشین اینجا بذارم.این جمله ها رو اول برای خودم میگم.بعد برای شما.سعی می کنم هر روز بروز کنم یادتون باشه دنیا جای خوشگذرانی نیست بلکه جای خوب گذرانیه.غم و شادی میگذره.امیدوارم از لحظه لحظه های زندگیتون خوب استفاده کنید.
مادر

خدای مهربونم هیچ خونه ای رو بی مادر نکن تا وقتی فرزندان سر و سامون نگرفتن سایه مادر بالا سر فرزندان باشه

Madarخدایا پدران و مادرانمون هم ازمون راضی باشن

آمیِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییین

:: موضوعات مرتبط: دعا، ،
:: برچسب‌ها: خدا, مادر, ,
نویسنده : یک دوست
حس بچه خوب

مروز مطلبی خوندم که در ظاهر یک لطیفه بود اما وقتی بهش فکر میکنم میبینم که خیلی تلخ و تکان دهنده ست : " به بابام گفتم حس داشتن یه بچه ی خوب چه جوریه !؟ میگه : نمیدونم، برو از پدر بزرگ و مادربزرگت بپرس ! " احساسِ داشتنِ فرزندانِ خوب رو از پدر و مادرها مون نگیریم ، همونطور که اونها این احساس خوب رو به والدین خودشون هدیه کردند، پس ما هم میتونیم ...


:: موضوعات مرتبط: جمله و شعر، جملات زیبا، ،
:: برچسب‌ها: پدر, مادر, بچه,
نویسنده : یک دوست
یک دست

 8ec2c20be24fb70177829f46891c0fd3-425.jpeg

در تاریخ

تنها یک دست صدا داشت
آن دستی که صورت تو را...

پ.ن:
ما بیخیال سیلی مادر نمیشویم !

:: موضوعات مرتبط: مذهبی، اهل بیت، ،
:: برچسب‌ها: سیلی, مادر, ,
نویسنده : یک دوست
مادر

مادر من فقط یک چشم داشت من از اون متنفر بودم.اون همیشه مایه خجالت من بود.اون برای امرار معاش خانواده برای بچه ها و معلم های مدرسه غذا درست میکرد.یه روز اومده بود دم مدرسه که بهم سلام کنه و منو به خونه ببره.خیلی خجالت کشیدم چطور اون تونست بامن این کارو بکنه؟
به روی خودم نیاوردم فقط باتنفر بهش نگاه کردم و ازاونجا دور شدم.یه روز یکی از همکلاسی هام منو مسخره کرد گفت مامانت فقط ی چشم داره هه هه هه فقط ی جوری میخواستم خودمو گم و گور کنم.میخواستم زمین دهن وا کنه و...
کاش مادرم ی جوری گم و گور میشد
روز بعد بهش گفتم اگه میخوای منو بخندونی و خوشحالم کنی چرا نمیمیری؟؟
اون هیچ جوابی نداد..حتی یک لحظه هم به حرفی که زدم فکر نکردم چون خیللللللللللی عصبانی بودم...احساسات اون برام هیچ اهمیتی نداشت.
دلم میخواست از اون خونه برم و هیچ کاری با اون نداشتم.سخت درس خوندم و موفق شدم برای ادامه تحصیل به سنگاپور برم.اونجا ازدواج کردم و خونه گرفتم و زن وبچه داشتم
اونجا خیلی ارامش داشتم...تا این که ی روز مادرم اومد به دیدن من
اون سالها منو ندیده بود همین طور نوه هاشو...وقتی ایستاده بود دم در بچه ها بهش خندیدند من سرش داد کشیدم و بهش گفتم چرا خودشو بی خبر دعوت کرده..بهش گفتم چطور جرئت کردی خودتو همینجوری دعوت کنی و بچه هامو بترسونی؟؟همین الان گمشو از خونه من بیرون...اون به ارومی جواب داد:اوه ببخشید مثل اینکه ادرسو اشتباه اومدم و رفت
یه روز یه دعوت نامه به خونه ی من در سنگاپور اومد برای شرکت در تجدید دیدار دانش اموزان مدرسه من به همسرم دروغ گفتم که به ی سفر کاری میرم...بعد از مراسم رفتم به همون کلبه قدیمی خودمون فقط به خاطر کنجکاوی همسایه ها گفتن که اون مرده...من حتی ی قطره اشکم نریختم...اونا ی نامه بهم دادن که ازشون خواسته بود به من بدن...تو این نامه نوشته بود که:


ای عزیز ترین پسر من من همیشه به یادت بودم خیلی ببخشید به خونه ی تو تو سنگاپور اومدم و بچه هاتو ترسوندم...خیلی خوشحال شدم وقتی شنیدم داری میای اینجا...ولی ممکنه نتونم از جام بلند بشم بیام تو رو ببینم


وقتی داشتی بزرگ میشدی و دائم باعث خجالتت میشدم خیلی متاسفم اخه میدونی وقتی کوچیک بودی تو ی تصادف ی چشمتو از دست دادی ...به عنوان ی مادر نمیتونستم که تحمل کنم تو داری با ی چشم بزرگ میشی...بنابر این مال خودم رو به تو دادم..برای من ی افتخار بود که پسر من به جای من دنیای جدید رو به طور کامل ببینه..با همه عشق و علاقه به تو



❤مادرت ❤

:: موضوعات مرتبط: جمله و شعر، جملات زیبا، ،
:: برچسب‌ها: مادر,
نویسنده : یک دوست
موضوع انشا

موضوع انشا : خوش بختی …
به نام خدا
خوش بختی یعنی قلب پدر و مادرت بتپد …
پایان !!!

:: موضوعات مرتبط: جمله و شعر، جملات زیبا، ،
:: برچسب‌ها: قلب, پدر, مادر, ,
نویسنده : یک دوست
مادر
 
مادر <3
سعید
:: موضوعات مرتبط: جمله و شعر، جملات زیبا، ،
:: برچسب‌ها: مادر, فرزند,
نویسنده : یک دوست
سین هشتم
خــُــداي مـَـــن !
صـُـحبَت از " دَرد " است ! دَرد..
كُودکــ چـه مــي دانــَد طاقــَت چيسـت ؟
بــه سَلامــَتـي كـُودكـي كـه بـه مادَرش مـي گويــَد :
اِمـــسال سـيـــن هـَشتــُم سُفره ي مـا ، سَرطـان مــَن است....
:: موضوعات مرتبط: جمله و شعر، جملات زیبا، ،
:: برچسب‌ها: کودک, درد, مادر, سلامتی,
نویسنده : یک دوست
سلامتی دو بوسه

توی یه جمعی یه پیرمردی خواست سلامتی بده گفت :
می خورم به سلامتی 2 بوسه !!
بعد همه خندیدن و هم همه شد و پرسیدن حالا بگو کدوم 2 بوسه ؟!!
گفت :
اولیش اون بوسه ای كه مادر بر گونه بچه تازه متولد شده ميزنه و بچه نمی فهمه !



دومیش اون بوسه ای که بچه بر گونه مادر فوت شدش ميزنه و مادرش متوجه نمیشه ....


:: موضوعات مرتبط: جمله و شعر، جملات زیبا، ،
:: برچسب‌ها: سلامتی, بوسه, مادر, بچه,
نویسنده : یک دوست
مادر

قند خون مادر بالاست
دلش اما هميشه شور مي زند براي ما

:: موضوعات مرتبط: جمله و شعر، جملات زیبا، ،
:: برچسب‌ها: مادر, درد, دنیا,
نویسنده : یک دوست
دلتنگم

دلتنگم،
مثل مادر بي سوادي
که دلش هواي بچه اش را کرده
ولي بلد نيست شماره اش را بگيره.
 

:: موضوعات مرتبط: جمله و شعر، ،
:: برچسب‌ها: دلتنگ, مادر, بچه,
نویسنده : یک دوست

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 51 صفحه بعد